نویسنده : رویا فتح الله زاده
منبع : www.daadaar.com
پیش درآمد
نوشتهٔ پیش رو جایگاه و موقعیت زنان روسپی و چگونگی زندگی آنها را در دورهٔ صفویه بررسی می کند. اهمیت دورهٔ صفویه به دلیل تشکیل اولین حکومت متحد شیعی روشن است، اما جایگاه روسپیان در این جامعه، چگونگیِ امرار معاش و رابطهٔ دستگاه حاکمه با آنها از جمله سوالاتی است که درمطالعهٔ تاریخ به ذهن خطور می کند و نوشتهٔ حاضر می کوشد پاسخ چنین سوالاتی را از درون سفرنام هها و سیاحت نامه ها بیابد. از مشکلاتِ چنین مطالعه ای، نبودِ مطالب کافی درسفرنامه ها در رابطه با این موضوع است، به همین دلیل، منابع، با توجه به حجم مقاله ، بسیار می نماید.
جایگاه و نقش روسپیان
همان طور که گفته شد اهمیت دورهٔ صفویه در تاریخ بیش از همه به دلیل ایجاد یک حکومت متحد شیعی در ایران است، به نظر می رسد، درچنین جامعه ای روسپی گری، مطابق با قوانین شرع، به شدت محکوم و بنا بر اعتقادات مردم جامعه ، باید به حاشیه رانده شود. اما جملاتِ نویسندهٔ "طب در دورهٔ صفویه" نمایانگر رونق این بازار است. او می نویسد" با آنکه، قوانین اسلام با امکانِ داشتن چند زن و نا محدود بودنِ تعداد صیغه ها می کوشد میزان فحشا را در جامعه پایین بیاورد، ولی در این دوره مردان علاوه بر استفاده از امکانات مذهبی به علت اشتهای سیری ناپذیرشان از روسپیان نیز فیض می بردند. 1
اسناد به جا مانده نشان می دهد که روسپیان، مورد حمایت شاه و مأموران دولتی بودند، زیرا مجلس گرمی و عامل کسب سود و منفعتِ دربار محسوب می شدند. سیاح معروف، نمونه ای از هنرنمایی این زنان را در میهمان یها شرح می دهد :
"درسال 1637 هنگامی که هلشتاین ) سفیر فرانسه در دربار شاه صفی ( به قزوین قدم گذاشت، در پانصد متریِ شهر، پانزده زن جوان با البسه و تزئینات فراوان که از طلا و نقره ساخته شده بود، به پیشواز سفیر آمدند... آنها به خواندن و نواختنِ موسیقی مشغول بودند و تا نزدیکیِ شهر میهمانان را بدرقه کردند... معمولا در تمام میهمانی های مجلل وپذیرای یهای رسمی از رقاصان دعوت می شود و آنها با ساز و آوازهای خود ونقش هایی که ایفا میکنند صحنه های عشقی را نمایش می دهند. 2 اولئاریوس در خاطرات سفرش به ایران نوشته است : "همیشه در ضیافت ها و میهمانی های دربار از فواحش استفاده می شد و آنها را در اختیار میهمانا نای که میل داشتند قرار می دادند. شاه ) صفی ( عده ای از این زنان را در استخدام خود داشت که در مواقع لازم باید در خدمت حاضر می شدند، ولی او از این زنان بیشتر برای رقصیدن و به هیجان درآوردن استفاده می کرد، به همین دلیل آنها باید علاوه بر زیبایی، در رقص و هنرنمایی هایی از این قبیل مهارت داشته و آموزش دیده باشند. شاه ) صفی ( حتی درجنگ ها هم این زنان را با اردوی خود می برُد. 3
"معمولا روسپی ها در سفرهای جنگی همراه سپاه فرستاده می شدند تا با رقص ، آواز و ارضای نیازهای جنسیِ سربازان به آنها نیرو دهند ، بدون آنان سپاهیان در جبهه دوام نمی آوردند". 4
محلهٔ روسپیان
با وجود آنکه این زنان مورد حمایت شاه و درباریان و حتی برخی از مردان بودند، اما مردم از پذیرفتن آنها در همسایگیِ شان خودداری م یکردند، بنابراین آنها نیز به طور دسته جمعی محله ای را به گروه خود اختصاص می دادند ، در این محل هها به دستور دستگاه حاکمه خان ههایی به نام خیل ) روسپی خانه ( ساخته شد که محل باده گساری و تفریح مردان بود. در گذشته به محلی که روسپیان درآنجا مستقر بودند، به اصطلاح خرابات نهادن می گفتند، به معنای
فاحشه نشاندن؛ 5 گفته می شود این اماکن پس از تشکیل حکومت های مستقل برای حفظ امنیت دختران و زنان معمولی به وجود آمدند، با این پیش زمینه که اگر مکانی برای وقت گذرانی و تفریحِ مردان نباشد به دختران پاکدامن روی می آورند. به همین دلیل خارج از شهر مکانی را به آنها اختصاص دادند تا سربازان و مردان همان جا عیاشی و تفریح کنند و مزاحم زنان دیگر نشوند. در دورهٔ صفویه محل های ویژهٔ روسپیها ایجاد شد و درعوض تجاوز به زنان خانواده های نجیب مجازات های شدیدی در پی داشت. 6
در رستم التواریخ آمده که روسپی خانه به دستور خودِ شاه برای تفریح مردان ساخته شد :
" شاه از روی مصلحت ملکی به جهت می گساران و باده کشان بنا نمودند و آن محله را جایگاه فواحش و شاهدان دلکش... قرار دادند و نامش را خیل گذاشتند. پنج یا شش هزار زن زیبا... در آن خیل زندگی می کردند. از معروف ترینِ آنها زنی به نام ملا فاطمه بود " از آن جمله ملا فاطمهٔ مذکور زنی بود میانه بالا به قدر بیست هزار بیت از منتخبات اشعار شعرای قدیم و جدید از حفظ بود که در هر مجلسی آن را به مناسبت و موافقت با آواز و دف و... می خواند. 7
شاردن در توصیف محلهٔ روسپیان می نویسد " این محله از سه کوچه و هفت باب کاروانسرای بزرگ به نام کاروانسرای برهنگان تشکیل شده است، زنانِ روسپی را برهنه می نامند. تمام این منطقه مرکزِ این پیشه به شمار می رود. 8
در جای دیگرمی نویسد "در اصفهان محله ای است که زنانِ بدکار درآنجا بسیارند و آنجا را محلهٔ بی نقابان می گویند. قبلاً مرسوم بود که تا شب می شد، فواحش مثل دسته های کلاغ در سراسر شهر پراکنده شوند و دنبال مشتری برای خود بگردند، آنها معمولا به صورت مطرب و رقاصه در مجالس میهمانی حاضر می شدند. در بین شهرهای ایران تنها درشهر اردبیل که آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی و بسیاری از افراد خاندان اوست زندگی روسپیان ممنوع است. 9
مالیات گرفتن از روسپیان در عهد صفوی روسپی گری پیشه ای رسمی محسوب می شد به اندازه ای که مشمول قانون مالیات نیز می شد، جالب آنکه مالیات به میزان زیبایی
تغییر می کرد !
ونیزیان هنگام تعریف خاطرات سفرشان به ایران ) در عهد صفوی ( نوشته اند : دختران روسپی خانه ها بیشتر چرکسی و گرجی بودند . زنان روسپی که در اماکن عمومی رفت و آمد می کردند، مالیات می پرداختند و این مالیات به نسبت زیباییِ شان بود. آنها هر قدر زیباتر بودند باید مالیاتِ بیشتری می دادند، چنین زنانی را قحبه می نامیدند. 10
دردورهٔ سلطنت شاه عباس برای روسپیان مقرراتی جداگانه تنظیم کردند و به اوضاع آنها سروسامان داده شد. شاردن نوشته است" دراصفهان دوازده هزار فاحشه زندگی می کنند و نام آنها به دلیل آنکه مالیات خاصی می دهند و مدیر و مأموران مخصوص دارند، در دفاترِ دیوان ثبت شده است.
مشعل دارباشی، ناظر و حامیِ اماکن فساد و نوازندگان و شعبده بازان است و مالیات آنها را دریافت م یکند. میزان مالیاتی که از روسپی ها گرفته می شود، درسال به دویست هزار اکو ) هر 15 اکو معادل یک تومان ( می رسد حتی م یگویند در حدود همین عده روسپی نیز هستند که چون نمیخواهند نامشان در دفاتر رسمی ثبت شود و در ردیف روسپیان رسمی در آیند، پنهانی کار میکنند و به همین دلیل نیز مالیات بیشتری می دهند.
این زنان بر حسب قیمتشان نام گذاری می شوند. مثلا دوازده تومانی یا دو تومانی؛آنها به مقدار پولی که برای هر ملاقات میگیرند نامیده می شوند، مثلاً میگویند فلانی زنِ ده تومانی یا پنج تومانی است. و اینکه دراصفهان هیچ روسپی ای کمتر از یک تومان نمیگیرد. 11
فعالیت مذهبی از موارد جالب دیگر دربارهٔ این زنان فعالیت مذهبیِ شان است .دن گارسیا نحوهٔ حضور این زنان را در مراسم عزا داری اینگونه شرح می دهد : " این زنها از زنان دیگر کمی آزادترند بسیار خوش و خوش مشرب اند و مانند زنان دیگر، روسریِ سیاه بر سر نم یاندازند بلکه به عنوان پوشش پارچهٔ نازک ابریشمیِ زربافتی به کار می برند که سر و صورت و اندامشان را می پوشاند، اما بدن نماست؛ در صحن مسجد رواق های باریکی است که به زنانِ پیشه وران و بنُک داران و قسمتی از طارمی ها به روسپیها تعلق دارد که معمولا به روسپیان احترام بیشتری می گذارند، زیرا شاه از آنها سود کسب می کند" این زنان درمراسم های مختلف در حالی که صندوقچه ای چوبی یا جعبهٔ طلایی رنگِ کوچک دردست می گیرند با حجب و حیا خود را به مردان نزدیک میکنند و بی آنکه کلمه ای به زبان بیاورند، می ایستند تا صدقه ای به آنها داده شود. آنها این صدقه ها را به مردم نیازمندی که قبلاً شناسایی کرده اند، میدهند. 12
مجازات
با وجود همهٔ حمای تها و قوانین رسمیِ وضع شده، گاهی بنابر مصلح تهای خاص ) مثلا روسپی ای به دلیل نپرداختن مالیات تحت حمایت ماموران دولتی نبود و یا بسیار انگشت نما شدنِ یکی از زنان ( برخی روسپی ها مجازات می شدند. گفته می شود وقتی میخواستند روسپی ای را در ملأ عام مجازات
کنند، سرش را می تراشیدند و او را وارونه سوار خر کرده، در شهر می گرداندند. "در سال 1298 ه. ق فا حشهٔ معروفی را که با یک انگلیسی هم بستر شده بود در یک گونی قرار دادند سرش را بستند و در ملأ عام با چوب کتک زدند" 13
پی نوشت
-1 طب در دوره صفویه، 238
-2 شاردن، جلد 7
-3 سفرنامه اولئاریوس، 648
-4 سفرنامه دن گارسیا، 308
-5 راوندی، 1368 ، 471
-6 همان، 472
-7 رستم الحکما، 340
-8 شاردن، 195
-9 راوندی، 491
-10 پارسادوست، 621
-11 راوندی، 490
-12 دن گارسیا، 313
-13 طب د ردوره صفویه ، 239
منابع :
۱- ( سفرنامه دن گارسیا،فیگوئرا) 1363 ،ترجمه فلامرضا سمیعی تهران: نشر نو
۲- تاریخ اجتماعی ایران، جلد سوم راوندی،مرتضی 1368 تهران: انتشارات آگاه
۳- شاردن) 1345 (سیاحت نامه،ترجمه محمد عباسی)تهران: امیرکبیر،جلد هفتم
۴- رستم الحکما،محمدهاشم) 1352 (رستم التواریخ)تهران: چاپخانه سپهر
۵- پارسادوست،منوچهر) 1375 ( شاه اسماعیل اول)تهران
۶- آدام،اولئاریوس) 1379 (.سفرنامه،ترجمه حسین کردبچه)تهران: هیرمند
۷- ) 1357 ( . طب در دوره صفویه، ترجمه محسن جاویدان)تهران