چهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند یک هفته قبل از امتحان
پایان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر دیگر حسابی به
خوشگذرانی پرداختند. اما وقتی به شهر خود برگشتند متوجه شدند که در مورد
تاریخ امتحان اشتباه کرده اند و به جای سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده
است. بنابراین تصمیم گرفتند استاد خود را پیدا کنند و علت جا ماندن از
امتحان را برای او توضیح دهند.آنها به استاد گفتند: « ما به شهر دیگری رفته بودیم که در راه برگشت
لاستیک خودرومان پنچر شد و از آنجایی که زاپاس نداشتیم تا مدت زمان
طولانی نتوانستیم کسی را گیر بیاوریم و از او کمک بگیریم، به همین دلیل
دوشنبه دیر وقت به خانه رسیدیم.».....استاد فکری کرد و پذیرفت که آنها
روز بعد بیایند و امتحان بدهند.
چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد
و به هر یک ورقه امتحانی را داد و از آنها خواست که شروع کنند....آنها به
اولین مسأله نگاه کردند که 5 نمره داشت. سوال خیلی آسان بود و به راحتی به
آن پاسخ دادند.....سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال 95 امتیازی پشت
ورقه پاسخ بدهند که سوال این بود:
« کدام لاستیک پنچر شده بود؟»
--
نویسنده : رویا فتح الله زاده
منبع : www.daadaar.com
پیش درآمد
نوشتهٔ پیش رو جایگاه و موقعیت زنان روسپی و چگونگی زندگی آنها را در دورهٔ صفویه بررسی می کند. اهمیت دورهٔ صفویه به دلیل تشکیل اولین حکومت متحد شیعی روشن است، اما جایگاه روسپیان در این جامعه، چگونگیِ امرار معاش و رابطهٔ دستگاه حاکمه با آنها از جمله سوالاتی است که درمطالعهٔ تاریخ به ذهن خطور می کند و نوشتهٔ حاضر می کوشد پاسخ چنین سوالاتی را از درون سفرنام هها و سیاحت نامه ها بیابد. از مشکلاتِ چنین مطالعه ای، نبودِ مطالب کافی درسفرنامه ها در رابطه با این موضوع است، به همین دلیل، منابع، با توجه به حجم مقاله ، بسیار می نماید.
ادامه مطلب ...یک برنامهنویس و یک مهندس صنایع در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. برنامهنویس رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟
ادامه مطلب ...در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند، و بر حسینی می گریند که آزادانه زیست